برسد به دست حضرت ماه
عید میلاد مولا امیرالمومنین(علیه السلام) است روز پدر؛ این روزها باباها خواستنی تر شده اند و دخترها بابایی تر ... دختر که باشی حتی یک نگاه زیرکانه ی با ناز هم میتواند دل بابایت را ببرد ... امسال اما باباجونم بینمان نیست که برویم دست بوسش و صبح زود که عینک کائوچویی اش را به چشم میزند و عبای عسلی را بردوش انداخته و قرآن قدیمی اش جلویش باز, من بشینم پیشش و بی هوا دستش را ببوسم او پیشانی ام را ... به جایش امسال میخواهم تبریکم را با باباجون مشترکمان تقسیم کنم, خواستم نامه ای بنویسم از حرف هایی که اگر می دیدم اش به او می زدم! زل می زنم به عکسش،ذهنم را زیر و رو می کنم: اگر می دیدمش دوست داشتم سکوت را بدوزم به نگاهم، نگاهم را گره بزنم به او...کاغذ سفید را تا می زنم،روی پاکتش می نویسم:
برسد به دست حضرت ماه...
امام بزرگوار ما در حق این ملت پدری کرد،
زیرا از یک طرف مظهر مهربانی و رحمت پدرانه
و از طرف دیگر مظهر اقتدار و صلابت بود.
سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم گرامیداشت بیستوسومین سالگرد رحلت امام خمینی رضواناللهعلیه
فرزندان انقلابی:
رائح | ذهن نوشت | نوشتارهای یک انکولوژیست طلبه | کنج دنج | خاطرات مشترک | عِشق عَلَیهِ السَّلام | - خط تیره - | محمد رسول الله | سندس در جست و جوی حقیقت | سرباز امام خامنه ای | پنج دیواری | خسوف همان ماه صورت کبود | هوران | حاصل وب گردی های من | دیر و دور | یک مشت خاک | زندگی زیباست اما شهادت زیباتر | پنجره باز | ذاهب | صبرا | جوانی در دست ساخت | مهاجر(فانوس) | مرد باران | جنجال یک سکوت | سر پنجه های روح یک معمار باشی | قلمدان... | سماک | و ذهن پلک میزند | واقعیت سوسک زده | همسایه خدا | بارفیق | یک قلم | فرقان | به سوی بی نهایت |